چشم اندازها | چه اتفاقی برای “ظهور مسالمت آمیز” چین افتاد؟

یک تفسیر

در طول سال 2020 ، همسایگان چین شاهد جنگ پکن جنگ طلبانه تری بوده اند. رویارویی خونین با هندی سربازان ، غرق شدن یک ویتنامی قایق ماهیگیری ، الف دیپلمات آزمایشی در قزاقستان با عصبانیت با فعالان مردمی روبرو می شود. برای آسیای میانه ، این تصویر ممکن است نگران کننده باشد: بازدید از شخصیت های برجسته چینی بی وقفه درباره “همکاری برنده” صحبت می کنند.

چین همیشه آنقدر مبارز نبود.

در اواسط دهه 2000 پکن به نظر می رسید که نگران قدرت خود است و رسماً “ظهور مسالمت آمیز” خط مشی. هدف این بود که به همسایگان چین و همچنین ایالات متحده اطمینان دهیم که پکن در برابر وسوسه تسلیم نخواهد شد و بیش از هر چیز به دنبال هژمونی نخواهد بود. در عوض ، چین “از اختلافات ایدئولوژیک فراتر می رود تا برای صلح ، توسعه و همکاری با همه کشورهای جهان تلاش کند” ، مشاور حزب که این ایده را طراحی کرد ، ژنگ بیجیان ، استدلال کرد در سال 2005

اوضاع به آن شکل پیش نرفته است.

امروز دیپلمات های چین به “جنگجوی گرگ”اعتبارنامه. این اصطلاح از یک سری فیلم های اکشن ژینگوئیستی است که در سرزمین اصلی چین بسیار محبوب است ، اما این نگرش به یادداشتی در سال 2019 مربوط می شود که در آن رئیس جمهور شی جین پینگ از دیپلمات های چینی خواسته است “روحیه جنگیدن

پدیده جنگجوی گرگ بهترین ارتباط را با سخنگوی فعلی وزارت امور خارجه دارد ژائو لیجیان. ژائو غالباً به عنوان اولین دیپلمات چینی که از توییتر برای پیش بردن روایت چین در زمان حضورش استفاده می کند ، اعتبار دارد ارسال شده به پاکستان در ژوئیه 2019 ، زمانی که ژائو از چین دفاع کرد اردوگاه های بازداشت در سین کیانگ ، سوزان رایس ، مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده ، وی را “رسوایی نژادپرستانه

اما وضعیت پکن قبل از فعالیت توییتر است. “گرگها” باید به عنوان یک علامت شناخته شود ، نه دلیل قاطعیت چین.

ریشه در استراتژی بزرگ چین است ، آنچه اوری گلدشتاین از دانشگاه پنسیلوانیا می نامد “جوان سازی“- نه یک سیاست رسمی به اندازه چارچوبی برای درک نیروی محرکه بسیاری از اقدامات چین. پس از جنگ سرد ، پکن این فرصت را دید که به آرزوی صد ساله احیای سلطه سیاسی ، اقتصادی و نظامی چین در آسیا دست یابد.

همانطور که دفتر سیاسی می بیند ، این تنها با جابجایی ایالات متحده در آسیا اتفاق می افتد.

پکن از دهه 1990 صلح آمیز استفاده کرد و به عنوان یک شریک اقتصادی ضروری در بسیاری از کشورها و به مرور ، به یک نیروگاه اقتصادی تبدیل شد. رشد اقتصادی پدیده نوسازی نظامی را پیش برد. این دوره ، بین سالهای 1992 و 2008 ، اغلب به عنوان “پنهان کردن و پیشنهاد کردن“برای یک رهبر مشهور چینی دنگ شیائوپینگ در اوایل دهه 1990 مقامات حزب را داد. دنگ می خواست چین روی رشد اقتصادی متمرکز شود و “توانایی های خود را پنهان کند” تا زمان مناسب تبدیل عضلات اقتصادی به یک قدرت سخت. از این طریق به نظر می رسد که سیاست “ظهور مسالمت آمیز” پکن یک حقه بازی بوده است.

“پنهان و پیشنهاد” با بحران مالی سال 2008 به پایان رسید. اکنون اکثر تحلیلگران اتفاق نظر دارند که پکن این بحران را به عنوان بحران تفسیر کرد آغاز از پایان برتری ایالات متحده و شواهدی از برتری سیستم سیاسی و اقتصادی خود است.

از آن زمان رئیس جمهور شی بارها خواستار مشکلات در آسیا شده است “توسط آسیایی ها حل می شود، “و برای از بین بردن سیستم اتحاد ایالات متحده ، آن را جنگ سرد نامید یادگار – حتی اگر چین از ثبات منطقه ای که فراهم کرد بسیار بهره مند شد. از زمان بحران مالی ، حزب نیز چنین کرده است رد شده قانون بین الملل در حل و فصل مرزهای مناقشه دریایی و به سرعت دنبال می شود نظامی شدن در دریای چین جنوبی

علاوه بر این ، این واقعیت که چین از لائوس و کامبوج استفاده کرده است پروکسی ها برای تقسیم انجمن ملل جنوب شرقی آسیا (آسه آن) بر سر دریای چین جنوبی گفته شده است: در سال 2012 این گروه نتوانست برای اولین بار در تاریخ خود در مورد یک بیانیه مشترک به توافق برسد. دو سال قبل ، هنگام اجلاس آسه آن و چین در سال 2010 ، یانگ جیچی وزیر خارجه وقت انگشت خود را تکان داد و گفت: “چین یک کشور بزرگ است و شما کشورهای کوچکی هستید و این یک واقعیت است.” چنین استکباری چند سال قبل غیر قابل تصور بود.

آسیای میانه چه درسی می تواند بگیرد؟

روابط چین و آسیای میانه نامتقارن است ، درست مانند روابط با آسیای جنوب شرقی – از نظر اقتصاد، نظامی و سیاست. این امر باعث آسیب پذیری منطقه می شود ، خصوصاً با توجه به اینکه چگونه ابرقدرت سنتی روسیه به طور پیوسته طی سه دهه عقب نشینی کرده است.

این بدان معنا نیست که ما باید انتظار درگیری های مرزی یا انواع تقابل هایی را داشته باشیم که در سایر نقاط آسیا دیده می شود. روابط چین با هر همسایه منحصر به فرد است که ناشی از تجارب تاریخی و عوامل دیگر است. اما رهبران آسیای میانه باید توجه داشته باشند که هدف پکن از ویتنام تا تاجیکستان یکی است: سلطه منطقه ای. سرمایه گذاری ها و وام های دولتی چین – چه Belt و Road و چه نه – نباید به عنوان “برد-برد” قلمداد شوند ، بلکه باید به عنوان برتری چین باشد.