آخرین چرخه آوارگی قره باغ

هملت 59 ساله ، کهنه سرباز جنگ قره باغ کوهستانی 1990 ، ابراز تاسف می کند: “خوب است که در حال حاضر آتش بس برقرار شده است ، اما دیگر شوشی وجود ندارد.” او که از یک تختخواب در یک مرکز پردازش آوارگان در حومه ایروان صحبت می کرد ، توصیف می کند که چگونه زادگاهش از بین رفته است. “شوشی ویرانه است و همه آنجا را ترک کرده اند. آنها در سراسر ارمنستان گسترش یافته اند و من نمی دانم کسی کجاست. “

سقوط این شهر استراتژیک ، که آذربایجانی ها آن را شوشا می نامند ، پس از شش هفته جنگ در 10 نوامبر باعث تسلیم ارمنستان شد. در حالی که از نظر تاریخی هم برای ارمنی ها و هم برای آذربایجانی ها از اهمیت تاریخی برخوردار بود ، قبل از جنگ در دهه 1990 این شهر دارای اکثریت جمعیت آذربایجانی بود. با پیروزی ارمنستان ، آذربایجانی ها فرار کردند و ارامنه تنها ساکنان آن شدند. تصرف آن توسط نیروهای آذربایجانی در واقع دور جدیدی از چرخه آوارگی را که برای تعریف قره باغ کوهستانی انجام شده تسریع کرده است.

بلاغت و واقعیت

پس از سقوط شوشی ، نخست وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان آتش بس با وساطت روسیه را امضا کرد که کنترل آن را به آذربایجان بیشتر مناطقی که ارمنستان از زمان آتش بس 1994 در اختیار داشت ، تحویل داد. با یک قلم هزاران نفر از ارامنه آواره خانه های خود را از دست دادند.

این اطلاعیه ارمنستان را متزلزل کرده و نیروهای ملی گرا را بیدار کرده است که با صعود پاشینیان اصلاح طلب در “انقلاب مخملی” 2018 بسیار به حاشیه رانده شدند. پس از اینکه پاشینیان نیمه شب شکست خود را در فیس بوک اعلام کرد ، هزاران نفر از تظاهرکنندگان برای محکوم کردن نخست وزیر به خیابان های ایروان سرازیر شدند و وی را یک خائن و یک فروختن اعلام کردند.

با این حال ، در یک پناهگاه در سراسر شهر ، خشم به وضوح وجود نداشت. چنین اتهاماتی برای افرادی که به تازگی همه چیز را از دست داده بودند ، هدف کمی داشت. برخی “ترکها” را – هم یک تهمت ارمنی برای آذربایجانیها و هم تشخیص اینکه آرچفو ترکیه از ارتش آذربایجان در جنگ پشتیبانی می کند – مقصر دانستند ، اما به طور کلی ، یک احساس استعفا و خستگی بر روحیه حاکم بود.

گاریک یگانیان 48 ساله اظهار می دارد: “من جنگ را مقصر می دانم.” “به دلیل جنگ ، ما همه چیز را از دست داده ایم.”

در حالی که نیروهای آذربایجانی از هوا بمباران می کردند ، یگانیان مجبور شد از طریق جنگل از روستای خود در نزدیکی هادروت فرار کند. خانه او اکنون تحت کنترل آذربایجان است ، به احتمال زیاد برای همیشه.

“بسیاری از جوانان ما جان خود را از دست دادند ، بسیاری از مردم آسیب دیدند. […] حداقل با آتش بس ، قتل متوقف شده است. با این حال ، ما احساس ناامیدی می کنیم زیرا قادر به بازگشت به خانه های خود نیستیم. ”

احساسات وی توسط هاسمیک 51 ساله ، از منطقه مارتونی ، تکرار شد. هر دو پسرش در جنگ جنگیدند و یكی زخمی شد ، اما این آتش بس به معنای زنده ماندن آنها بود: “من سیاستمدار نیستم ، خوشحالم كه پسرانم زنده به خانه آمدند. این مهمترین چیز در زندگی مادر است. “

شوک و گیجی

در روزهای بلافاصله پس از تسلیم ، احساس ناباوری بر ارمنستان حاکم بود. این ایده که پس از 30 سال ظاهراً دست بالا داشتن ، می توان اینقدر سرزمین را از دست داد ، قابل درک نبود. شوک با سردرگمی برخورد کرد. رسانه های دولتی روسیه نقشه ای را منتشر کردند که نحوه تقسیم سرزمین ها و محل استقرار نیروهای حافظ صلح روسی را نشان می دهد. این نقشه فاقد جزئیات حیاتی درباره اینکه کدام روستاها دقیقاً تحت کنترل ارمنستان باقی خواهند ماند ، نبود.

“من خیلی می ترسم که برگردم. من نمی دانم که آیا در روستای من آذری وجود دارد یا خیر ، اما آنها در مناطق اطراف هستند یا خیر »، ژانا خاچاتریان از منطقه مارتونی توضیح می دهد. “اما اگر چیزی تغییر کند ، من برمی گردم.”

قره باغ کوهستانی پس از جنگ 2020

برای برخی ، این ابهام بارقه ای از امید را بر جای می گذارد. اوضاع روی زمین همچنان روان است و به نظر می رسد حتی مقامات نیز دید مشخصی از محل دقیق تر کشیدن خطوط ندارند. در پناهگاهی در حومه ایروان نیز هرج و مرج باعث اضطراب داوطلبان شده است.

“[The inability of the displaced to return is] چیزی که ما هرگز به عنوان یک احتمال در نظر نگرفتیم ، “توضیح می دهد لوکا کیوشگوریان ، یک داوطلب ارمنی آمریکایی. “ما می دانستیم که آنها برای مدت زمان طولانی در اینجا خواهند بود ، اما هرگز این احتمال را نمی دادیم كه برخی از این افراد هرگز قادر به بازگشت نباشند.”

لوکا و پدرش وهه با کمک های خصوصی شبکه ای از پناهگاه ها را مدیریت کرده اند. این موسسات خیریه عمدتا از دهها هزار نفری که به ارمنستان گریخته اند حمایت می کنند. (این افراد پناهنده نیستند ، بلکه خود به خود وارد می شوند – زیرا اگرچه آنها از مرز بین المللی عبور کرده اند ، اما بیشتر آنها پاسپورت ارمنستان دارند).

لوکا توضیح می دهد: “سه روز پیش ، من به یک فروشگاه رفتم و چهار توپ فوتبال را فقط به دلیل نیاز آنها خریداری کردم.” وی افزود: “برای كاری كه انجام می دهیم ، ما كمك دولت صفر ، به معنای واقعی كلی صفر می گیریم.”

با غرق شدن در دولت ، مشخص نیست که آیا ارمنستان منابعی برای کنترل یک بحران طولانی مدت مهاجرت خواهد داشت یا خیر. این ایده که ارمنستان می تواند کنترل قسمتهای زیادی از قره باغ را از دست بدهد هرگز مورد توجه قرار نگرفت. در حالی که احزاب ناسیونالیست و مخالف بهره برداری از جنگ را برای بسیج علیه پاشینیان آغاز کرده اند ، به نظر می رسد سیاست برای کسانی که بیشتر درگیر این درگیری هستند اهمیت چندانی ندارد.

در مورد سابقه

این آشفتگی در ارمنستان بی ثباتی مشابهی را در آذربایجان پس از از دست دادن آن در دهه 1990 ، هنگامی که حدود 600000 آذربایجانی آواره در جامعه خود در جامعه خود به حاشیه رانده شدند ، بازتاب می دهد ، و این امر برای منافع سیاسی داخلی مورد سو استفاده قرار گرفت. همانطور که جنگ فعلی رو به پایان است و مبارزات در ارمنستان به درون خود تبدیل می شود ، مردم آواره قره باغ نیز مانند پیاده به نظر می رسند.

ایرینا صفاریان 28 ساله ، که وقتی نیروهای آذربایجانی کنترل هادروت را از دست دادند خانه خود را از دست داد ، اظهار داشت: “امید من به آینده اکنون چیزی نیست.” “این یک بازی بزرگ بین روسیه و ترکیه است و فقط غیرنظامیان در این بازی رنج می برند.”